اصل اعتبار و تشکیل حکومت تمدنی
اصل استخدام انسانها را به زندگی و عدالت اجتماعی دعوت میکند وبرای اینکه زندگی و عدالت اجتماعی تشکیل شود، باید اعتبار رئیس و مرئوس شکل بگیرد تا این امر محقق شود؛ و از زیر شاخههای ریاست و مرئوسیت، اصل ملک و مقام ریاست است. از نتایج اعتبار اجتماع و عدالت اجتماعی، اعتبار ملک و مقام ریاست است. علامه طباطبائی اصل وجود مقامی برای ملک و فرمانروایی را لازم میداند و شکلها و صورتهای گوناگونی را برای آن متصور میشود آنچه از نظر ایشان مهم است کارکرد این مقام است که تدبیر جامعه انسانی، حفظ نظام اجتماعی از اختلال و هرج و مرج و نیز ایجاد وحدت اجتماعی است. این کارکرد میتواند به یکی از صورتها و شکلهای موجود یا صورتها و شکلهایی که اکنون موجود نیستند اما در آینده ممکن است به وجود آیند تحقق پیدا کند. در بیان علامه طباطبائی ملک به معنای سلطنت بر افراد است و از اعتبارات ضروری است که انسان نیازمند آن است این اعتبار پس از اعتبار اجتماع قرار میگیرد.[1] از آنجا که تشکیلدهنده اجتماعات افراد گوناگون با ارادهها و اهداف، اندیشهها و سلایق متفاوت میباشند، همین امر منجر به اختلافات میشود و به مرور زمان تبدیل به گرفتن اموال و تجاوز حدود، حقوق و هرج و مرج و ظلم میانجامد بدین ترتیب اجتماعی که وسیلهٔ سعادت زندگی دنیوی است وسیله شقاوت و هلاکت میشود؛ و رفع این غائله راهی ندارد جـز قرارداد قوه قاهرهای که بر همه افراد جامعه مسلط باشد تا قوی طغیانگر برتریجو را به حد وسط برگرداند و فرودستی را که در معرض هلاکت است به حد وسط برساند؛ به گونهای که همه قوا از رتبه و جایگاه یکسان برخوردار باشند سپس هر یک را در محل خاص خود قرار و حق هر دارنده حقی را به او بازگرداند. از آنجا که انسان از اول خلقت با اصل استخدام مجاورت داشته و هیچگاه از فکر استخدام خالی نیست، همواره از قدیم انسانها برای رفع نیازمندهایشان حکومت و دولت تشکیل میداند و گروهی که دارای قدرت بیشتری بودند برای حکومتداری یا انتخاب میشدند یا به وسیله قدرت به این مقام میرسیدند که به آنها پادشاه، سلطان و بعدها رئیسجمهور میگفتند.
با وجود اینکه بنا بود با ایجاد حکومت، سعادت بشری را به ارمغان آورند و از هرج و مرج جلوگیری کنند و تدبیر جامعه انسانی را داشتند اما پادشاهان و سلاطین بعد از گذشت زمان با توجه به قدرت بیبند و قید مبتلا به ظلم و فساد میشدند و گروهی دیگر درصد برمیآمدند تا آن پادشاه را حذف کنند و باز هم به اصل اعتبار فردی دیگر به این مقام میرسید. همانگونه که در بخش متذکر شدیم اعتدال حکومت برآمده از قدرت به وسیله ارسال رسل و انزال کتب سامان بخشی میشود و این ساماندهی به سبب احکام و قوانین دینی صورت میگیرد که به همین مناسبت به آن میپردازیم.
[1]. طباطبائی، تفسیر المیزان، ج2، ص121.
