برشی از کتاب

توبه ، مراقبه و محاسبه نفس ( برشی از دفترچه مراقبه و محاسبه نفس )

توبه: بازگشت به سوی خدا ( دفترچه مراقبه و محاسبه نفس )

قال الله عزّ و جلّ و مَنْ لَمْ يَتُبْ فَأولئكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» خداوند عزّوجلّ می فرماید آنان که توبه نکرده اند همان ستمگرانند.» خداوند در این آیه شریفه عنوان ظلم و ستمگری را از توبه کنندگان برداشته است و این عنوان را به کسانی اختصاص داده است که از توبه سرباز زده اند. توبه تنها پس از معرفت و شناخت گناه امکان پذیر است.

حقایق توبه سه چیز است ( دفترچه مراقبه و محاسبه نفس )

۱- بزرگ شمردن گناه ۲- متهم ساختن توبه، (بدین معنا که معتقد باشد حق توبه را به جای نیاورده و آن را ناقص انجام داده است و لذا شاید مقبول حق واقع نشود) ۳- همگان را جز خود معذور دیدن.

محاسبه نفس ( دفترچه مراقبه و محاسبه نفس )

قال الله عزّ وجلّ: «اتَّقُوا اللهَ وَلْتَنْظُرْ نَفْسٌ مَا قَدَّمَتْ لَغدٍ.  خداوند عزّ و جلّ می فرماید از خدا پروا کنید و هر کس بنگرد برای فردا از پیش چه فرستاده است؟

راه محاسبه تنها پس از عزم و تصمیم بر عقد و پیمان توبه است که پیموده میشود و عزم بر توبه سه رکن دارد:

رکن نخست، آنکه میان نعمت خدا و گناه خود مقایسه کنی او آن دو را با هم بسنجی

رکن دوم آنکه آنچه را برای حق تعالی است از آنچه برای تو یا از توست بازشناسی و میان آنها تفکیک کنی و بدانی که انجام گناه بر تو حجت است، و طاعت و بندگی بر تو منت است و حکم خداوند متعال در قضا و قدرش به انجام گناه نیز بر تو حجت است نه آنکه عذری برای تو باشد.

رکن سوم آنکه بدانی و بفهمی هر طاعت و بندگی که موجب رضایت و خشنودی تو از خودت گردد، بر ضرر و زیان توست؛ و هر گناهی که از برادر تو سرزند و تو برادرت را به واسطۀ آن سرزنش کنی آن گناه به سوی تو بازخواهد گشت.

مراقبه ( دفترچه مراقبه و محاسبه نفس )

ملا حسین قلی  همدانی مراتب مراقبه را چنین بر می شمارد: اول درجه مراقبه این است که سالک از محرمات اجتناب کرده و تمامی واجبات را اتیان کند و در این دو امر به هیچ وجه مسامحه نورزد. دوم درجه آن است که مراقبه را شدید کرده و سعی کند هرچه می کند برای رضای خدا باشد و از اموری که لهو و لعب نامیده می شود اجتناب نماید و چون در این امر اهتمام ورزد برای او تمکن پیدا می شود که دیگر خود را نباخته و این خودداری در او به سر حد ملکه برسد. سوم درجه آن است که پروردگار جهان را پیوسته ناظر خود بداند و اذعان و اعتراف کند که خدای متعال در همه جا حاضر و ناظر همه مخلوقات است.

اداى حقوق ديگران و جبران آنها ( دفترچه مراقبه و محاسبه نفس )

سالك بايد جديت كامل  داشته باشد و گذشته خود  را بخوبى به ياد بياورد. او بايد دقيقاً به بررسى پرداخته و فكر بكند كه از اول بلوغ و بلكه قبل از بلوغ، يعنى از همان دوران طفوليت با چه كسى و با چه كسانى مواجه بوده و چه كسى را اذيت نموده، توهين كرده، مورد استهزاء قرار داده، تحقير و سرزنش نموده، به چه كسى ظلم كرده، و يا از چه كسى غيبت كرده و يا به او تهمت زده و در خصوص او بهتان گفته و به او افتراء بسته، و نيز به چه كسى تندى نموده و بر او خشم گرفته و يا او را ترسانيده و وحشت و نگرانى و اضطراب در دل او ايجاد كرده و يا موجبات حزن و اندوه او را فراهم نموده است، و همچنين، چه كسى و چه كسانى را از آنچه خير و صلاح و منفعت آنها بوده و ممانعت كرده و راه را به روى آنها بسته و به نوعى به  آنها ضرر رسانيده و موجب حرمان آنها گشته، و يا بنحوى آنها را از آنچه داشتند كنار زده و محروم نموده، و يا با گفتار و رفتار خود موجبات ضرر و فشار گرفتاريها را براى آنان فراهم كرده است.

به بخشی از گناهان کبیره اشاره می کنیم اما جهت مطالعه بیشتر کتاب مرحوم شهید آیت الله دستغیب ره توصیه می گردد.

۱ . شرك و كفر، ۲ . نااميدى از رحمت خدا، ۳ . احساس امنيت از مكر خدا، ۴ . نافرمانى كردن از والدين، ۵ . آدم‌كشى، ۶ . اتّهام زدن به زنان پاك‌دامن، ۷ . خوردن مال يتيم، ۸ . فرار از جنگ، ۹ . رباخوارى، ۱۰ . جادوگرى، ۱۱ . زنا، ۱۲ . لواط، ۱۳ . قسم خوردن دروغ، ۱۴ . خيانت كردن، ۱۵ . زكات ندادن، ۱۶ . كذب و كتمان در شهادت، ۱۷ . شرابخوارى، ۱۸ . نماز نخواندن، ۱۹ . عهدشكنى، ۲۰ . قطع رحم، ۲۱ . دزدى، ۲۲ . خوردن مردار و خون، ۲۳ . خوردن گوشت خوك، ۲۴ . قماربازى، ۲۵ . كم‌فروشى، ۲۶ . همكارى با ستمگران، ۲۷ . يارى نكردن ستم‌ديدگان، ۲۸ . ادا نكردن حقوق بدون عذر، ۲۹ . دروغگويى، ۳۰ . تكبّر، ۳۱ . اسراف، ۳۲ . بى اعتنايى به حج و ترك آن، ۳۳ . جنگ با اولياى خدا، ۳۴ . اشتغال به لهو و لعب، ۳۵ . اصرار بر گناهان صغيره، ۳۶ . انكار ما أنزل اللَّه (انكار آنچه خداوند نازل كرده است) ، ۳۷ . دروغ بستن بر خدا و پيامبر و اوصيا، ۳۸ . انكار حقّ اهل بيت عليهم السلام، ۳۹ . تعرّب بعد الهجرة (ارتداد و ارتجاع پس از دين‌مدارى)، ۴۰ . تخلّف در عمل به وصيّت، ۴۱ . شكستن حرم امن الهى۴۲ . بردن آبروى مؤمن۴۳ . بدگمانى به خدا .

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *